تولد 2 سالگی آیدین جونم
تا عشق آمد دردم آسان شد، خدا را شکر مادر شدم ، او پاره جان شد، خدا را شکر شوق شنیدن ریخت حتی گریه اش در من لبخند زد ، جانم غزلخوان شد، خدا را شکر من باغبان تازه کاری بودم اما او یک غنچه زیبا و خندان شد، خدا را شکر او آمد و باران رحمت با خودش آورد گلخانه ما هم گلستان شد، خدا را شکر سنگ صبورم، نور چشمم، میوه قلبم شب را ورق زد، ماه تابان شد، خدا را شکر مادر شدن یک امتحان سخت و شیرین است دلواپسی هایم دو چندان شد، خدا را شکر سلام دوستای گلم منم امروز 2 ساله...